آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

نازدونه خوشگل ما

شیرین زبونییییییی

1392/1/21 17:00
نویسنده : مامان شیما
288 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامی 

اول بگم که با اینکه الان بیشتر از یکماهه که دیگه نمی زاریم من بهت غذا بدم و خودت اصرار داری بخوری و خودتم هیچی نمی خوری و می مالی رو زمین و کلی داستان داریم سر غذا خوردن و من کلی حرص می خورم بابت این موضوع ولی باید بگم یاد گرفتی قشنگ قاشق به دست بگیری و بچرخونی و بزاری تو دهنت ولی میگم به شدت اشتهات کم شده و منو خیلی ناراحت می کنه روزی دقیقا سه مدل غذا برات می پزم تا از هر کدومش یه ذره بخوری تنها چیزی که خوب میخوری ماستتتتتتتتت . موز. و پسته هست 

که به ماست می گی مات

پسته هم می گی پته

به موز هم می گی : مو

خوب بگذریم 

وزنت تو 15 ماه و 20 روزگی بود 10/800 و قدت 79 خدا رو شکر همه چیزت رو نمودار خوب بود ولی من به خانمه گفتم احتمالا این بچه فتوسنتز می کنه چون واقعا خیلی کم غذا می خوره بعد بهت زینک سولفات داد شاید اشتهات باز بشه 

در مورد شیرین زبونیت بگم که اکثر کلمات رو بعد ما تکرار می کنی البته بعضیش نامفهوم و فقط من می فهمم و بعضی خیلی واضح 

 

حالا دو تا حرفای بانمکت 

چند وقت پیش پوشکتو که باز کزردم دست گذاشتی به نانازت البته کار همیشته بعد من گفتم دست نزن به نانازت خولاصه با این حرف اسمشو یاد گرفتی خولاصه چند روزه پیش که مامان بزرگ اینجا بود وقتی از خواب بیدار شدی گفتی 

مامان بیز(یعنی مامان بزرگ) بعد اشاره به اون ناحیه و گفتی این چیه ؟؟؟  ناناس خخخخخ

 

یعنی مامان بزرگ گفته این چیه و اسمش ناناسه  و تقصیر مامان بزرگه 

 

اسمتو قشنگ بلدی و اگه کسی بپرسه اسمت چیه میگی آوا ولی دیروز تو جلسه گروه همه داشتند می گفتند وای چقدر این بچه شکل باباشه بعد یکی از بچه ها گفت خانم خوشگله اسمت چیه تو هم گفتی ایسییییییی  ههههه ام بابایی رو گفتی دوباره هم پرسیدن گفتی اسییییییی

بعد من ازت پرسیدم گفتی آوا !!!!!

 

صبایی که بابایی خونه باشه بلند که میشی میگی  ایسی پاچو  یعنی اسی پاشو 

وقتی نباشه میگی بابا چه جایی؟؟؟ 

قربونت برم کلی حرف دیگه هم می  زنی ولی الان دیگه از خواب بیدار شدی و نمی زاری من بتایپمممممممممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)