آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

نازدونه خوشگل ما

شیرینبازی

1392/5/27 17:45
نویسنده : مامان شیما
419 بازدید
اشتراک گذاری
از خیلی قبل تر یه چیزایی از کارات رو به ذهنم سپردم تا برات بنویسم بعضیاش ماله چند ماه پیشه مگه نه که الان خیلی پیشرفت کردی الانیا رو هم هر کدوم یادم باشه برات می نویسم . یه بار بابایی بهت چایی داد توش تفاله ب،د بعد به بابا گفتی این چیه ???? بابا گفت سوسک !!!!!!! تو توشو نگاه کردی با تعجب گفتی نه موچو هه یعنی مورچس خخخخ صدای خاکبرداری خونه همسایه بلنده اومدی میگی می ترسه می تسه می گم کی می ترسه می گی آبا صدا می تسه قربونت برم بابا ماشینو نشون داده میگه آقای هادی پور خ،نشو جارو نزده الان اینا اومدن از اون موقع اسم این ماشینا شده جاوووووو یعنی جارو و منتظری بیاد هر صدایی بیاد از بابا می پرسی می ترسی ??? می ترسی بابا میگه نه _وقتی برات کارتون پت و مت رو گذاشتم یه ذره می بینی بعد می گی چی شد ?? برات توضیح می دم فران خرابکاری رو کردن بعد می خندی خخخخ اخه تو چی می فهمی بعد دوباره چی شد توضیح میدم بعد با دقت نگاه می کنی _ حرفا رو با سرعت نور یاد میگیری متاسفانه حرفای بدم یاد میگیری حتی اگه تو خونه نگیم !!!! داشتم شعر یه روزی آقا خرگوشه رو می خوندم و مکث می کردم تا تو جا افتاده هاشو بگی رسیدم به مادر موشه عاقل بود زنی عاقل و ..... مکث کردم گفتی بیشور گفتم چی گفتی بیشور یعنی بیشعور دهنم کف کرد از طرفی خندم گرفته بود ولی گذشتیم ازش تا کلا یادت بره _یا مثلا بهت یکی دو بار گفتم ک.و.ن لختی کجا می ری پریروز از تخت پریدی و گریه می کردی میگم چی شد ?? کجات درد می کنه می گی تونم . تونم !!!!!!!! یه لیوان دستت برای اینکه نشکونی گفتم بده بشورم دیدم حواست پرت شد ولش کردم بعد اومدی میگی پی بیشول . خخخخخ شیطونک _به مامان بزرگ که زنگ می زنیم می گی درد ?? درد طفلی مامان بزرگ چون کمر درد داره و گاهی میگه کمرم درد میکنه میگه درد درد ??? یا بهش می گ بالا . بالا یعپی بغلم کن از پشت تلفن اگه بهت بگن نمیشه که می زنی زیر گریه تازگیا مامان بزرگ بهت می گه بیا عزیزم بغلم بعد تو سرتو کج می کنی و می گی نی نیشه نینیشه بعد میگی دسی یعنی دستتو بده بعد دوبا ه می گی نی نیشه نینیشه . وقتی میریم خ،نه ماان بزرگ بدو بدو دست مامان بزرگو می گیری و می گی آب باسی یعنی بریم تو حیاط آب بازی دیگه تا عصر می کشیمون شونصد بار می خوای بری و مجبوریم شیر آب، ببندیم بگیم آب تموم شده بعد دایم می گی آب تموم تموم بابا یه کارت بانک بهت داده میگه این چیه می گی اتوبی یعنی کارت اتوبوسه ببابا تعجب کرده بود نمی دونست عاشق اتوبوسی و اینکه بریم کارت بزنی یه عالمه شیرینکاری داری بعد میام میگممممم برات
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)