آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

نازدونه خوشگل ما

<no title>

1391/6/21 13:03
نویسنده : مامان شیما
85 بازدید
اشتراک گذاری

خوب اول از دیروز بگم بعداز امروز

دیروز دوباره حالم رو به موت شد یعنی اون جوری که نفسم میره و حالم بد میشه تازه حس می کردم هر چی خوردم تو معدم عین سنگ و کلوخ شده نفسم بالا نمی یومد خلاصه تا ساعت 3 که احسان اومد حالم خیلی بد بود ولی بعد برام رانیتیدین خرید یکم حالم جا اومد رو پا شدم  عصر هم کلاس آموزش زایمان داشتم که خیلییییییییییییییییییی خوب بود تقریبا از 5 بود تا 8 کلی ورزش یاد گرفتیم و انجام دادیم و منم کتاب و سی دیشو برای تو خونه خریدم کلی هم سوال پرسیدم فکر کنم خودمو خفه کردم با این همه سوال 

بعد هم با مامانی رفتیم برای حسین پازل خریدیم منم اومدم خونه افطار بود با احسان رفتیم پیتزا خورون 

امروز صبح هم رفتیم کتابخونه مرکزی و دوتا کتاب گرفتم بخونم بعد اسمشو می نویسم

وقتی برگشتیم کلی میوه و اینا خریدیم ولی نمی دونم دوباره رفتم تو حالت دیروز نمی دونم بد جوری احساس نفس تنگی می کنم و خستگی مفرط جوری که نمی تونم سرپا باشم خلاصه یکساعتی خوابیدن حالمو خوب کرد خخدا رو شکر

از گوگول مامان بگم که دیشب بعد از ورزش تا نصفه های شب حسابی ورزشکار شده بود و ضربه می زد منم بی جنبه و ذوق مرگ هی قربون صدقش می رفتم الهییییییی همیشه سالم و سرحال باشی مادر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)